توسعه معادل (development)، و ریشهی معنای آن از نهان بهدرآوردن است. ازاینرو معادل اولیهی آن در متون فارسی که «انکشاف »بوده، گویاتر مینماید. با وامگیری از هابرماس، توسعه به معنای فرایند فرایاز و هم افزای مجموعهی فرایندهای انباشت ثروت، دانش، فناوری، فرهنگ و هنر، رفاه و عدالت، آزادی و مشارکت سیاسی و اجتماعی... برای رهایی بشر از بند کور قوانین طبیعی و اجتماعی است. برای پیمودن فرایند توسعه هر فرد و جامعهای باید به کشف قابلیتهای خود برای بهدست آوردن توانایی خلق آگاهانهی روابط نوین اجتماعی در جهت رهایی از بند جبرهای طبیعی و اجتماعی نایل آید. توسعه دلالت بر تکامل اجتماعیتاریخی دارد و تکامل اقتصادی و اجتماعی نیز قانونمند است، ازاینرو بدون شناخت قوانین تکامل تاریخی، امکان گام نهادن در راه و تحقق توسعه فراهم نمیآید، یا این درک ضرورت است که مایهی آزادی است. اگر تکامل اجتماعی قانونمند نبود، همهی جوامع توسعه یافته محسوب میشدند و جوامعی که از قانونمندی و ضرورتهای آن تبعیت نمیکردند دچار استعمار، فقر و قحطی، استبداد و تبعیض و بیعدالتی نمیشدند. از نهان درآوردن قابلیتها تنها با دانش و سرمشقی نو ممکن میشود که نهادهای موجود یک جامعه را انکشاف بخشد. همانطور که انسان میتواند از لحاظ جسمی رشد کند بی آنکه از لحاظ عقلی رشد کرده باشد، یا با مواد نیروزا و ماهیچهساز بدنش را رشد یافته و پرتوان بنمایاند، جامعه اگر به گرته برداری از آنچه قانون تکامل انگاشته بسنده کند، به زودی از پا میافتد. از آنجا که توسعهی جوامع به صورت پیوسته و با تکامل جوهری (دیالکتیکی) صورت میگیرد، اگر جامعهای به اقتباس و گرته برداری از یک سرمشق اکتفا کند و به مرحلهی نوآوری درونزا نرسد، دچار نازایی و سترونی میشود. تجربهی تاریخی هم ثابت کرده که تحمیل یک سرمشق نو، نه تنها موجب توسعه نمیشود، که واکنشهایی واپسگرا را در پی دارد. توسعهی یک جامعه همچون ورود و جذب مفاهیم جدید علمی، فلسفی و هنری به یک زبان زنده است. در این ورود هرچند که گاه استفاده از برخی واژگان زبانهای دیگر ضروری بیفتد، اما بیان مفاهیم در اساس با واژگان و دستور زبان آن زبان زنده باید صورت پذیرد. بدین ترتیب آن زبان منسوخ نمیشود، بلکه واژگان و محتوای آن ژرفا و گسترش مییابد. اما اقتباس و گرتهبرداری از یک مدل توسعه، مانند بیان طوطیوار مفاهیم نوین به زبانی بیگانه است که در نهایت به زنده به گور کردن یک زبان زنده خواهد انجامید. همانطور که بقای یک زبان به جذب مفاهیم نو، و قدرتش به خلق مفاهیم نو وابسته است، بقا، پیشرفت و قدرت یک جامعه نیز به جذب سرمشقهای نوین و انکشاف آنها وابسته است. در این کتاب، سرمشق توسعهی اقتصاد و جامعهی دانش، به معنای جذب مفاهیم یا اصول نوین توسعه برای انکشاف و تکامل اجتماعی ایران بر اساس ضرورتهای تاریخی است. برای مطالعه بیشتر لطفا به فایل کتاب مراجعه کنید.