سرمشق توسعه شکلبندی اقتصادی و اجتماعی دولت توسعهبخش
{ شکلبندی اقتصادی و اجتماعی دولت توسعهبخش}
دولت توسعهبخش به مثابه یک شکلبندی اقتصادی و اجتماعی برای صنعتی شدن از قرن نوزدهم در آلمان برای رقابت با انگلستان در متن نظام جهانی سرمایهداری موجودیت یافت و بعد به مدلی رایج برای توسعهی اقتصادی و اجتماعی، و رسیدن کشورهای کمتر توسعه یافته به حد توسعهی کشورهای توسعهیافته یا مرکزی سرمایهداری تبدیل شد. در ادبیات مربوطه این مدل دربرگیرنده کشورهای اسکاندیناوی، ژاپن، کرهی جنوبی، چین و... بوده و موفقیت اقتصادی آنهـا را توضیح میدهد. همانطور که در بررسی مکاتب اقتصاد توسعه دیدیم در میان نظریه پردازان توسعه، اکنون دربارهی ضرورت به کارگیـری چنین مدلی برای ورود بـه اقتصاد و جامعهی دانش، و اجتناب از در افتادن به تلهی توسـعه اجماع پدید آمده است. پس بررسی الگوی دولت توسعهبخش برای دستیابی به سرمشـق توسعهی اقتصاد و جامعهی دانش در ایران ضرورت بیچون چرا دارد. در همین ابتدا ذکر این نکته را لازم میدانم که دولت توسعهبخش یک شکل بندی اقتصادی و اجتماعی یا شیوهی انتظامبخش است که در مقابل الگوهای لیبرال و اکنون نئولیبرال از یکسو، و از سوی دیگر سوسیالیسم دولتی دیکتاتوری پرولتاریا و برنامهریزی متمرکز، برای توسعه مطرح و بهطور موفق پیاده شده است. خلاف برداشت نادرسـتی که از حضور واژهی دولت در«دولت توسعهبخش» شـده، و برخی نیز پیرو نئولیبرالیزم مبتذل شــدهی رایج در ایران میکوشند این برداشت نادرست را تبلیغ کنند، این الگو به هیچوجه دولتی کردن یا دخالت مستقیم دولت را مدنظر ندارد، بلکه دولت در این شـکلبندی نقشی تنظیمگر دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. در ایران به خصوص در دههی اخیر (دههی ۱۳۹۰) به موضوع بسیار مهم (دولت توسعهبخش) پرداخته شده است. در این آثار با ارزش، معادل واژگان مذکور «دولت توسعهگرا» مانند: دلفروز و ربیعی و... موثقی و کاهه، گذاشته شده است. اما در حوزهی اقتصاد، واژهی توسعهگرا معادلی جا افتاده برای «developmentalist» است. همچنان که توسعهگرایی معادل «developmentalism »و نامی دیگر برای مکتب ســاختارگرا در آمریکای لاتین است. همچنین نسبت توسعهخواهی به دولت، ممیزی یک نظام در اقتصاد سیاسی و توسعه نیست، چون اقتصاد توسعهی کلاسیک هم توسعهخواه بوده است، اما دولت توسعهبخش نظامی متمایـز از آن را برپا میکند. ازاینرو توسعهگرا یا توسعه خواه معادلی مناسب بـرای «developmental » نمیتواند باشد و بهجای آنها در این کتاب شکلبندی اقتصادی و اجتماعی دولت توسعهبخش درآمدی بر سرمشق توسعهی اقتصاد و جامعهی دانش در ایران «توسعهبخش» پیشنهاد شده است. امروزه واژهی دولت توسعهبخش و نیز دولت رفاه توسعهبخش، نه برای توصیف نظام اقتصادی و اجتماعی کشورهای آسیای شرقی، بلکه کشورهایی چون ایرلند و اسکاندیناوی نیز بهکار برده میشود. دولت رفاه توسعهبخش صورتی تکامل یافته از دولت توسعهبخش برای ورود به اقتصاد و جامعهی دانش است و آثار بسیاری به وجود یا افول آن در آمریکای لاتین و آفریقا و نیز در ایران پرداختهاند. از آنجـا که در آثاری با ارزش که تاکنون به فارسی منتشر شـده فهرست عمدهی آنها خواهد آمد به طور مفصل و تاریخی به توصیف تحول و انواع دولتهای توسعهبخش پرداختهاند، در این بخش از شرح تاریخی خودداری شده و کوشش بر این است که از توصیف دولتهای توسعهبخش فراتر رفته، و عمق نظری و تجربی تشکیل چنین دولتهایی از لحاظ اقتصاد توسعه و اقتصاد سیاسی مارکسی واکاوی و تبیین شود. چراکه بدون چنین شناختی اگر هم تشکیل دولتهای توسعهبخش در دستور کار قرار گیرد، برنامهریزان و سیاستگذاران، تنها به گرته برداری با روش قیاسی از چنین مدلی دست خواهند زد که مانند آنچه تاکنون در ایران رخ داده، به قانونگذاری پراکنده و نهادسازی ناقص و ناکارآمد، و در نهایت توسعهی ناپایدار میانجامد. -1-9 تجربهی جهانی دولت توسعهبخش یک، تعریف دولت توسعهبخش: ابتدا به تعاریف رایج از دولت توسعهبخش میپردازیم همانطور که مشاهده میشود در سه تعریف اول از دولت توسعهبخش، به طور مستقیم به دولت رجوع شده است، اما در همهی آنها واژهی دولت معادل(state ) یا کل قوای حاکمه است، نه قوهی اجرایی یا مجریه یا هیأت دولت در یک مقطع معین. اما در ایران معادل هر دو واژه دولت گذاشته میشود و به نظر میرسد این همسانی واژگان برای دو مفهوم متفاوت، گاه باعث تقلیلگرایی در متون تحلیلی مربوط به ایران گشته است و میتواند یکی از دلایل تقلیل یافتن الگوی دولت توسعهبخش به دخالت دولت در اقتصاد باشد. ۳۴۳ جدول 1-9 تعاریف دولت توسعهبخش برای دو مفهوم متفاوت، گاه باعث تقلیلگرایی در متون تحلیلی مربوط به ایران گشته است و میتواند یکی از دلایل تقلیل یافتن الگوی دولت توسعهبخش به دخالت دولت در اقتصاد باشد. جدول 1-9 تعاریف دولت توسعهبخش منبع تعریف جانسون دولتی که توسط یک قوهی اجرایی هدایت میشود که توسعه را اولویت خود قرار داده است، نخست و به طور مقدم، یک دولت توسعهبخش است، و نه دولت تنظیمگر، دولت رفاه، دولت برابریبخش، یا دولت مذهبی و غیره. چنین دولتی به کار گیرندهی سیاست صنعتی است و کارآیی خود را برای پیشبرد رشد و توسعهی اقتصادی با آموختن و سازگار ساختن بهبود میبخشد. برای مطالعه بیشتر لطفا به فایل کتاب مراجعه کنید.